.
نماز در شریعت عیسی
شرايطى كه براى اجابت دعا مطرح كردهاند تقريباً شبيه همان مقدمات و شرايطى است كه ما
در ادعيه و عبادات خويش داريم مثل خلوص در دعا، اميد به خدا و پيدايش نيروى معنوى در
كارهاى روزانه(1).
امروزه مسيحيّت با گروههاى متعدد كه به چشم مىخورند تقريباً در اين زمينه توافق دارند يعنى
همه گروهها و دستجات مسيحى اعم از كاتوليك يا پروتستان يا لبيرال و يا محافظه كار در
مسائل اعتقادى و اعمال عبادى موارد مشتركى را دارا مىباشند. شعائر مذهبى و آداب دينى
غالباً در مكانهاى مشخص چون كليساها انجام مىگيرد و در روزهاى خاصى هم برگزار
مىگردد(1). اين هم نوعى انحراف است كه بر اثر گذشت زمان در ديانت مسيحيت پيدا شد. .1 ـ
تاريخ اديان جهان، ج3 ص346.
نماز در اسلام
درباره جايگاه نماز در دين مبين اسلام قبلاً مطالبى را بيان داشتهايم و ليكن در اين بخش چون
از نماز و عبادت در برخى از اديان الهى و مكاتب بشرى سخن گفتهايم. چند جملهاى را به
مناسبت موضوع بيان مىداريم.
در دين اسلام كه كاملترين اديان الهى است و دينى است جاودانه و جهانى، نماز سرلوحه همه
عبادتهاست و آن را ستون دين دانستهاند. اين عمل شبانه روز پنج بار بر هر مسلمانى واجب و
لازم است و بايد به وقتش آن را انجام دهند چون ترك آن بزرگترين گناه و معصيت به حساب
مىآيد. عقيده مسلمانان بر اين است كه نماز انسان را از هرگونه كارهاى زشت و ناپسند دور
ساخته و مانع عظيمى در مقابل همه ظلمها و بىعدالتىها و رذايل پَست اخلاقى است. انسانى
كه مسلمان است و اهل نماز باشد دروغ نمىگويد، حقوق ديگران را زير پا نمىگذارد، در امانت
ديگران خيانت روا نمىدارد، بدنبال كسب حرام نمىرود، به همنوعان اذيّت و آزار نمىرساند.
مسلمان نمازگزار غيبت ديگران نمىكند، تهمت و افتراء نمىزند، كلمات زشت و قبيح بكار نمىبرد.
فحاشى به برادران دينى حتى به همنوعانى كه مسلمان نيستند نمىكند. در محاكم قضايى
شهادت دروغ نمىدهد. به بينوايان و محرومان تا آنجا كه توان و قدرت داشته باشد كمك مادى و
معنوى مىنمايد. در برخورد با ديگران متعادل است. طورى رفتار نمىكند كه موجب تحقير ديگران
گردد كبر و غرور را جزء شخصيت خود ندانسته بلكه مقام كبرايى را از آن پروردگار خويش مىداند.
خلاصه اينكه نمازهاى واجب پنجگانه چنان براى يك مسلمان اثر بخش است كه مىتواند همه
اوصاف و اخلاق انسانى را در او ايجاد و تمام صفات زشت را از او دور سازد.
استمداد از نماز در مشکلات
با استقامت و مهار هوس های درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید.
در حدیث می خوانیم: كه هرگاه حضرت محمد(صلّی الله علیه
حضرت صادق(علیه السّلام) فرمودند چه چیزی شما را مانع می شود كه هرگاه غمی از غم
منبع:
1. سوره مباركه بقره، قسمتی از آیه 45.
2. نكته های نابی از نماز، ص 49.
سرویس مذهبی افكار نیوز-
نماز در شریعت موسی
پيروان واقعى حضرت موسى كه امروزه ما آنان را بعنوان يهود مىشناسيم داراى تعاليم و
احكامى مىباشند كه از پيامبر خود فراگرفتهاند. آنان كه تابع واقعى و حقيقى دين موسى(عليه
السلام) باشند به اين فرامين و احكام مقيدند هر چند كه امروزه شايد بسيارى از ايشان به آن
دستورات پشت پا زده باشند و ليكن تعاليم و دستورات دينى در متون دينىشان موجود و
مورخين نيز از پيروان اين دين درگذشته مسائلى را نقل كردهاند. يكى از تعاليم و احكام عبادى
آنها، نماز است. در دين يهود وارد شده است كه شبانه روز سه نماز بر آنان واجب است كه
عبارتند از:
1 ـ وقت نماز صبحگاه قبل از طلوع آفتاب (طلوع فجر) است تا تقريباً هشت يا نه صبح.
نماز در کیش زرتشت
در آئين زرتشت براى هر شبانه روز پنج وقت نماز و عبادت درنظر گرفته شد كه آن پنج وقت عبارتند از:
1 ـ هاون گاه (havangah) كه از برآمدن خورشيد است تا نيمروز (ظهر).
2 ـ ريپت وين گاه (repithwingah) از هنگام ظهر است تا سه ساعت بعد از نيمروز.
3 ـ ازيرينگاه (oziringah) از ساعت سه بعد از ظهر تا اوّل شب و پيدا شدن ستاره.
4 ـ ايويس روتريم گاه (aiwisruthrimgah) از اوّل شب تا نيمه شب.
5 ـ اشهين گاه (ushinhingah) از نيمه شب است تا بر آمدن خورشيد.
هر يك از اين اوقات پنجگانه به اسم يكى از فرشتگان اختصاص دارد كه اسامى آنها آمده و
لفظگاه در آخر هر يك به معنى وقت مىباشد.
با آزار مردم نماز قبول نمی شود!
وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسنًا وَ أَقِیمُوا الصَّلَوة ۱
ترجمه: به مردم نیك بگویید و نماز را برپا كنید.
۲. با زبان خوب می توانیم عملا نماز را تبلیغ كنیم چرا كه كسانی كه با اخلاق و چگونگی
برخورد پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مسلمان شده اند بیش از كسانی هستند كه
با دلائل و استدلال های عقلی مسلمان شده اند.
منبع:
۱. سوره مباركه بقره، آیه ۸۳.
۲. تفسیر نمونه، ج۱.
۳. نكته های نابی از نماز، ص ۷۷
به پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) گفتند: فلان زن هر روز را روزه می گیرد، و شبها را به عبادت و خواندن نماز مشغول است اما بداخلاق است و همسایگان او از زخم زبان ها و سوء ظن های او در آزار هستند حضرت فرمود: خیری در او نیست و او اهل جهنم است. آیا برای شخص نماز خوان كه با دهان و زبانش با خدا صحبت می نماید و آیات قرآنی تلاوت می كند شایسته است كه با همین دهان حرف بد بزند، غیبت بكند، فحش بدهند، تهمت بزند و دروغ بگوید و ... ؟!
نكاتی كه باید توجه كرد:
۱. این جمله قسمتی از آیه ای است كه خداوند در آن مواردی از پیمان بنی اسرائیل را كه
پیمان شكنی كرده بودن را یادآور شده است می باشد. ۲
|
||
ای غایب از نظـــر به خدا می ســــــــپارمت | جانم به سوختی و به دل دوست دارمت
****************************************************
تا دامـــــــن کفن نکشـــــم زیر پــــای خـاک | بــــاور مکــن که دســــت ز دامن بدارمت
***************************************************
محــــراب ابــــــــرویت بنما تا سحـــرگهـــی | دســـت دعـــــا برآرم و در گردن آرمـــــت
***************************************************
گر بایدم شدن ســــــــــوی هــــاروت بابلی | صـــد گونه جــــــادویی بکنم تا بیارمــــت
***************************************************
خواهم که پیش میرمــــت ای بی وفا طبیب | بیمــــــــــار بازپپــــــرس که در انتظارمت
***************************************************
صد جوــــــی آب بســــــته ام از دیده برکنار | بربوی تخـــــم مهــــر که در دل بکارمـــت
***************************************************
خونم بریخت واز غم عشـــــــقم خلاص داد | منـــــت پذیر غمزه خنجـــــــــــر گذارمـت
***************************************************
می گویـم و مرادم از این سیـــــل اشـــکبار | تخــــــم محــــبت است که در دل بکارمت
***************************************************
بارم ده از کرم سـوی خود تا به ســـــــوز دل | در پای دم به دم گــــــــــهر از دیده بارمت
***************************************************
حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست | فی الجمله می کنی و فرو می گذارمت
خداوند بزرگ نور چشمانم را در نماز قرار داده . خدایم همانگونه که گرسنه را دوست دار غذا ، و تشنه را دوست دار آب گردانیده ، نماز را محبوب من ساخته است . گرسنه بعد از خوردن سیر است و تشنه بعد از نوشیدن سیراب ، و من از نماز سیر نمیشوم . پیامبر گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله ) .
بحار الانوار ، ج77 ، ص 71